خانم دکتر قلابی و شوهرش در کمد لباس پیدا شدند| آسیب دائمی به بیماران؛ صورتم گوشت آورده و زشت شدهام | کشف ۴۰۰ رضایتنامه تهدیدآمیز از مخفیگاه متهمان
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۴۲۹۹۱
به گزارش همشهری آنلاین، چند روز قبل مرد جوانی با مراجعه به دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از آسیب دیدگی وحشتناک خود در پی انجام عمل جراحی زیبایی پرده برداشت و شکایتی را مطرح کرد.
وی گفت: حدود ۶ ماه قبل بود که به تبلیغات کلینیک جراحی زیبایی در فضای اینستاگرام برخورد کردم و آگهی مذکور توجهم را جلب کرد. به همین دلیل به مطب زن جوانی رفتم که مدعی بود جراح زیبایی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من هم با مشاهده این وضعیت و اتاق عملی که دستگاه یونیت پزشکی هم در آن وجود داشت، به او اعتماد کردم و با پرداخت ۱۳ میلیون تومان از وی خواستم اثر خالکوبی (تتو) زیر گردنم را که نمای بدی داشت، از بین ببرد. آن زن جوان هم با مواد اسیدی کاری کرد که گوشت اضافه زیادی روی گردنم جمع شد و چهره زشتی پیدا کردم.
وی ادامه داد: این درحالی بود که همسر آن زن نیز که خود را وکیل معرفی می کرد، رضایتنامهای برای اعتراض نداشتن به انجام عمل جراحی از من گرفت اما وقتی با بروز این آسیب وحشتناک دوباره به مطب او رفتم، هیچ کس را ندیدم و متوجه شدم که آن زن، پزشک قلابی است و مکان جراحی های خود را به جای دیگری انتقال داده است.
در پی شکایت این جوان و با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، پرونده مذکور به شعبه ۹۰۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد و توسط قاضی واحدیان عظیمی مورد واکاوی دقیق قرار گرفت.
مقام قضایی که به دلیل تسلط به فضاهای مجازی بی درنگ به جست وجو در نشانی های اینترنتی پرداخته بود با مشاهده آثاری از تبهکاری های مخوف در مخفیگاههای زیرزمینی، دستورهای محرمانهای را صادر کرد و از نیروهای انتظامی خواست به منظور پیشگیری از آسیب های بیشتر به شهروندان، به ردزنی مخفیگاه متهمان بپردازند.
در پی این فرمان قضایی، بلافاصله گروهی کارآزموده از افسران دایره تجسس و اطلاعات با هدایت مستقیم سرگرد سبحانیفر (رئیس کلانتری هفت تیر) به رصدهای اطلاعاتی پرداختند.
آن ها که از راهنمایی و تجربیات پلیسی سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) بهره می بردند، با به کارگیری تجهیزات و فناوری های نوین پلیس به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد زوج تبهکار منزلی ۲۰۰ متری را در یکی از مجتمع های مسکونی بولوار هاشمیه اجاره کرده و امکانات اتاق عمل جراحی را نیز به آن مکان انتقال داده اند.
طولی نکشید که نیروهای انتظامی با هماهنگی های قضایی و در یک عملیات ضربتی وارد مخفیگاه مذکور شدند و آن جا را به محاصره درآوردند اما در این واحد آپارتمانی قفل بود و کسی صدای زنگ را نمیشنید.
در همین حال عوامل انتظامی که یقین داشتند متهمان تحت تعقیب در مخفیگاه حضور دارند، یکی از قفل و کلیدسازان منطقه را با دستور قاضی موحدیان عظیمی به مجتمع مذکور فراخواندند و بدین ترتیب با گشودن قفل، وارد واحد مسکونی شدند ولی باز هم کسی درون اتاق ها نبود.
در این هنگام ناگهان یکی از افسران انتظامی، کمد لباس را بازکرد و با زوج جوان روبه رو شد که لابه لای لباس های درون کمد مخفی شده بودند اما وقتی ماموران لباس ها را کنار زدند یک زوج دیگر هم از داخل کمد بیرون آمدند که به گفته متهمان، مهمان آن ها بودند.
نیروهای انتظامی در حالی وارد اتاق عمل جراحی زیرزمینی شدند که یک دستگاه یونیت (صندلی مخصوص معاینات پزشکی و دندان پزشکی)، لوازم جراحی مانند قیچی و تیغ، سرم، سرنگ، پلاسمای خون، نخ بخیه، دستگاه لیزر پرتابل، دستگاه تتو و کاشت ناخن، کیست های جراحی، داروهای بیهوشی و بی حسی، به همراه دستگاه پوز، ۷ گواهینامه جعلی دورههای جراحی و... کشف و ضبط شد.
این درحالی بود که بیش از ۴۰۰ برگ تعهدنامه تهدیدآمیز از بیماران با اثر انگشت نیز در این اتاق عمل زیرزمینی کشف شد که در صورت بروز آسیب های جسمی و پزشکی، از متهمان سلب مسئولیت شده بود!
همچنین تراکنش یک میلیارد تومانی در دستگاه پوز نشان می داد که متهمان مذکور مبالغ هنگفتی را از طعمه های خود در فضاهای مجازی دریافت کرده اند. از سوی دیگر وجود تصاویری از جراحی های زیبایی در این مکان بیانگر آن بود که جراح قلابی با نشان دادن این تصاویر اعتماد طعمه های خود را برای انجام عمل های وحشتناک جراحی جلب می کرد.
با انتقال متهمان به مقر انتظامی، بازجویی های تخصصی از آنان در حالی آغاز شد که بررسی های مقدماتی از بروز آسیب های جسمی و ماجراهای تکان دهنده ای در این زیرزمین ترسناک حکایت دارد.
ادامه تحقیقات پلیس که با تاکید مقام قضایی برای ریشه یابی این ماجرای هولناک همراه بود، به نتایجی رسید که نشان می داد زن جوان فقط مدرک دیپلم دارد و شوهرش نیز در بولوار ابوطالب مشهد در زمینه مشاوره املاک فعال است که در این مرکز غیرقانونی زیبایی نقش وکیل قلابی را بازی می کرد و از بیماران و مراجعان تعهدنامه شخصی همراه با اثر انگشت می گرفت که در آن قید شده بود در صورت اعلام شکایت باید مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان به عنوان وجه التزام پرداخت کنند!
همچنین در ادامه بررسی های پلیسی مشخص شد که زن جوان در برخی موارد، جراحی بیماری های زنان را نیز انجام می داد که بنابر اعلام سازمان نظام پزشکی این گونه جراحی ها باید در بیمارستان های کاملا مجهز و در شرایط استریلیزه و بهداشتی انجام شود.
در همین حال فرمانده انتظامی مشهد با تایید این خبر اظهار کرد: طبق اعلام کارشناسان نظام پزشکی، در برخی از جراحی های صورت گرفته متاسفانه لایه های زیرین پوست برخی از شاکیان تخریب شده است که امکان بازگشت به ظاهر اولیه پوست وجود ندارد.
سرهنگ احمد نگهبان همچنین با اشاره به این که تاکنون ۵ تن از آسیب دیدگان جسمی از متهمان مذکور شکایت کرده اند، افزود: زن جوان هنگام اجاره منزل ۲۰۰ متری، خود را دانشجوی سال آخر تخصصی پزشکی و شوهرش را نیز مهندس هوافضا معرفی کرده است تا از مالک ۵ میلیون تومان تخفیف بگیرد.
این درحالی است که آن ها مکان مذکور را در مجتمع مسکونی با پرداخت ۲۰۰ میلیون تومان رهن و ۲۰ میلیون تومان اجاره به تصرف خود درآورده اند تا اعتماد مراجعان خود را جلب کنند.
مقام ارشد انتظامی مشهد با قدردانی از دستورهای ویژه قاضی موحدیان عظیمی تصریح کرد: هماهنگی های سریع و به موقع در این پرونده بلافاصله به نتیجه رسید و نیروهای کلانتری هفت تیر مشهد موفق شدند بسیاری از لوازم و ابزارهای جراحی را از داخل ماشین لباسشویی و کمدهای دیواری کشف کنند که تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد.
وی از شهروندان خواست چنان چه فریب تبلیغات این جراح قلابی را خوردهاند، برای اعلام شکایت به کلانتری هفت تیر مراجعه کنند.
کد خبر 768772 منبع: خراسان برچسبها عملهای زیبایی خبر مهم مشهد حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: عمل های زیبایی خبر مهم مشهد حوادث ایران میلیون تومان عمل جراحی اتاق عمل جراحی ها زن جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۴۲۹۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موفقیت به لطف حجاب و ۳ فرزند
قصه امروز از آن قصههایی است که پای دل در میان است و فرمول همیشگی، سر سوزن ذوق و خردههوش و یک عالمه ایمان. قصهای که در هیاهوی «نمیشود و نشد و نکن» درست دیوار به دیوار هجمه فرهنگ منحط غرب و شلوغیهای امروز و فردا و پسین فردا؛ درخشیده و باب همدلی و همراهی شده و گوش به گوش تا آن سر فلک رسیده.
قصه درخشان لیلا بانو، قصه مادرانگی توام با شکوه است و موفقیت؛ قصه خدمترسانی همزمان با تحصیل و تخصص و فرزندآوری، او مرزهای نشد و نمیشود و کاش و ای کاش را درنوردیده و جایگاهی والا در اجتماع ترسیم کرده است.
جایگاهی که با الگوبرداری از ریحانهالنبی به منصه ظهور رسیده و چندین و چند بُعد را در مقام عمل به مرحله اجرا درآورده است. لیلا بانو تا دلت بخواهد رخ در رخ موفقیت و پیشرفت گام برداشته و پزشک متخصص شده و سه فرزند صالح به ایرانِ جان هدیه کرده است. او باز هم دست از تلاش برنداشته و تصورات موهم آنور آبیها را برملا ساخته، او اشتغالزایی و خدمت به محرومان را در کارنامه دارد و به گمانم روز به روز نعمتش افزون میشود آخر نگاهش به سیرهای اصیل و الگویی تمام عیار چون خانم فاطمه زهرا(س) گره خورده است.
ازدواج نخبگانیلیلا رمضانی، متخصص رادیولوژی، دهان فک و صورت سیر تا پیاز قصه امروزش را نقل میکند و میگوید: «اهل لرستان هستم و بزرگ شده تهران؛ بیشتر از شهر اهل درس و کتاب و مطالعه هم هستم، از همین بابت در سال ۸۱ با کسب رتبه ۵۲ در دانشگاه آزاد تهران در رشته دندانپزشکی عمومی مشغول به تحصیل شدم.
شب و روز توام با درس و کسب علم را در سال ۸۷ به اتمام رساندم و ظرف یک سال با همسری نخبه و هم رشته خودم ازدواج کردم؛ همسری با رتبه ۱۷ کنکور رشته دندانپزشکی.
پایان تحصیلم مصادف شد با آغاز کار اما با قید خدمت در مناطق کمبرخوردار، هدفی که سبب شد، از سال ۸۸ تا ۹۴ در شهرستان فامنین همدان مشغول به خدمت دندانپزشکی عمومی شوم.
البته نه تنها شهرستان، طی این مدت روستاگردی داشتم، از روستاهای شیرینسو و گلتپه تا روستاهای فامنین را زیر پا گذاشتم و اقدام جهادی کردم.
خدمت به مردم در مناطق کمتربرخوردار، جزو علاقه شخصی یا هدفی متعالی من است، با این کار حس نوعدوستی در من غلیان میکند، گاهی درمان و وقت دیگر اصول پیشگیری را به خانوادههای روستایی میآموزم و خدمتی از سر ذوق ارائه میدهم.»
یک قصه واقعی از پیشرفت
لیلا بانو سکان ادامه کلام را به دست میگیرد تا افزون بر شرح قصه کوچک اما موفقش، پرده از رازی بردارد که یحتمل پاسخ خیلی از بانوان این سرزمین است، او ادامه میدهد: «مابین مشغولیتهای دندانپزشکی، کانون گرم خانواده دو نفرهمان گرمتر شد و خداوند در سال ۹۰ دو فرزند پسر و دختر دوقلو به ما هدیه کرد. خب هماهنگ کردن کار و بچهداری و خانهداری مشکل بود بالاخص که محل زندگی و کارم از اقوام و خانواده دور بود و باید یک تنه از عهده این برهه از زندگی برمیآمدم.
البته همین شد که انتظار داشتم، بر سختی اداره امور فائق آمدم و دل به ادامه تحصیل دادم، در کنار فرزندان دوقلو، در سال ۹۴ تصمیم گرفتم تحصیلاتم را ادامه دهم.
یک دست کتاب و یک دست خانهداری و بچهداری طی طریق کردم و در آزمون تخصصی رشته رادیولوژی دهان، فک و صورت همدان شرکت و پذیرفته شدم.
دور از غلو و صحبتهای شعاری، سخت بود اما غیرممکن نه! حتی لذتبخش هم بود، طنین تلاش در کنار زندگی خانوادگی و رشد فرزندانم طنین خاصی بود و هر صبح این آهنگ زیبا شنیدنیتر هم میشد.
پذیرش در دانشگاه برهه جدیدی شد در روزمرگیهای ما، به این ترتیب که از سال ۹۴ تا سال ۹۷ مشغول تحصیل شدم و در همین سه سال موفق به کسب رتبه برتر و اتمام تحصیل شدم.
علاوه کنم، بیشتر از دانشجوی برتر دوره تخصص، چاپ مقالات مختلف داخلی و خارجی هم داشتم و این یعنی آهنگ زندگی بر وفق مرادم بود.
در این میان تحول دیگری بر زندگی چهار نفره ما حادث شد و آن خوشقدمی فرزند سومم در دوره تخصص بود؛ درس و بحث و تحصیل جای خود و فرزندآوری هم جای خود، اصلا منافاتی نداشت.
به گمانم فرزند سومم، نوزاد بود که در آزمون دانشنامه تخصصی شرکت کردم و با رتبه عالی این مرحله را گذراندم و به عنوان هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان در رشته رادیولوژی انتخاب شدم.»
الگویی برای بانوان
خانم دکتر، موفقیت یک زن، نامآشناترین واژه در ایران اسلامی را پیوند میدهد به باقی قصهاش، به اهدای یک الگوی تمامعیار به بانوان این دیار و میگوید: «پایان تحصیلات در دوره تخصص هم باز مصادف شد با ارائه خدمت، آن هم خدمترسانی در مناطق کمبرخودار؛ قرعه فال این بار به شهرستان ملایر افتاد به ویژه که ملایر، مرکز تخصصی رادیولوژی دهان، فک و صورت نداشت.
نبود مرکز تخصصی سبب شد، یک مرکز در ملایر راهاندازی کنم و از عضویت هیأت علمی خارج شوم؛ اولین مرکز در ملایر برای هشت نفر مستقیم و غیرمستقیم اشتغالزایی به دنبال داشت و چندجانبه خدمترسانی صورت گرفت، خدمتی از صمیم قلب.»
خانم دکتر سهفرزندی
سطر به سطر زندگی خانم دکتر، پرطمطراق است و پر از تلاش؛ آنقدری پر تلاش که سه فرزند کوچک، خانه و کاشانه و مرکز رادیولوژی را با نمره بیست اداره کرده، زین پس باز هم کلام را میسپاریم به لیلا بانو تا بیشتر از قبل راز باز کند، او اضافه میکند: «فرزند هدیه خداست و با آمدنش خیر و برکت در زندگی جریان پیدا میکند، حالا اگر صاحب سه یا چهار فرزند شوی که گویی لطف خداوند جانانه نصیب حالت شده؛ من مادری هستم که لطف خداوند جانانه قسمتم شده.
حتی بیاغراق، سه فرزند کوچکم را موثر در پیشرفتم میدانم نه مانع، مراحل کار و زندگی را در کنار مشکلاتش توامان با عشق و انگیزه کودکانم پشت سر گذاشتم و کوچکترین لحظهای دلم نلرزید یا گلایه نکردم، فرزندانم مسیر موفقیتم را تضمین کردند و چه حسی از این زیباتر.
نعمت خداوند، همیشه راهگشا و چاره است، فرزندان من هم انگیزهسازم شدند خصوصا با انتقال حس زیبایی به نام مادر شدن و آرامشی که به شیره جانم نشست.
تولد فرزند برکت با خود دارد و به نظرم برخلاف نظر خیلیها همین برکت خودش موفقیت و پیشرفت در زندگی است نه مانع برای رسیدن. حتی خداوند هم در قرآن میفرماید «اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً» همراه هر سختی آسانی است، به هر حال هر برهه از زندگی با سختیهایی مواجه است که نباید به خاطر فرار از سختی و مصائب از نعمت فرزند داشتن محروم شد.
کار و مشغله سر جایش، نشاطی که فرزندان با خود دارند و رنگ و بوی متفاوتی که به زندگی میدهند سرجای خودش، ناگفته نگذرم شلوغ کاری و هیاهوی بچهها مثل بمب انرژی است برای من، پیشتر گفتم از بچهها انرژی میگیرم و یک لبخند آنها روزم را کامل میسازد.
صدالبته که همراه و همسر در کسب موفقیتها بیتاثیر نیست، آرامش خانه و برقراری کانون گرم خانوادهام را مدیون همراه و همسرم هستم؛ تا جایی که دکتر فلاحی طی ۱۲ سال گذشته زندگی مشترکمان در بسیاری از امور پشتیبان من بوده است.»
حجاب، عامل موفقیت یک دکتر
قصه خانم دکتر، قهرمان خانوادگی زیاد دارد، اما او به عنوان یک زن مسلمان آهنگی از زیستن را تجربه کرده که گویی تا حد امکان بینقص است؛ ادامه این قصه را او نقل میکند: «و قصه حجابم که از سالهای دور اولویت اولم بود، خودمانیتر بگویم حجابم را دوست دارم آن هم تمام و کمال، در محیط کار و تحصیل و دانشگاه هم توفیری نداشته و ندارد.
حجاب کامل، زیبنده زن مسلمان و ایرانی است، یا بهتر بگویم حجابِ زن معرف شخصیت اوست، منم زن هستم و حجاب را پوششی میدانم برای یک زن، خیلی هم به محدویت حجاب و سخت نگیرید و این حرفها اعتقاد ندارم. من نمونه یک زن شاغل و درس خوانده هستم که در هیچ زمانی حجاب برایم محدویت نبوده، انگار میکنم که شناسنامه زنان باحجاب معنا پیدا میکند و غرورآفرین است، چه چیزی بهتر از حجاب که حافظ یک زن مومنه است، خلاصه که اعتقادم در این زمینه راسخ است و از محجبه بودنم لذت میبرم.
و اینکه هر زنی حس خوب حجاب را درک کند هرگز از محجبه بودن دست نمیکشد، به گمانم لذت پوشش و حجاب در سرشت زنانه نهادینه شده.
در این مقوله اقتدا به الگوها هم کم تاثیرگذار نیست، شخصیت حضرت زهرا(س) در ابعاد مختلف گویای حجاب فاطمی است و این کرور کرور غرور و ارزش است، چیزی بیشتر از حجاب؛ ایمان و اخلاص، فرزندداری، همسرداری و ازدواج و هر بعدی که نظارهگر باشید، الگویی تمامعیار است.
امیدوارم به تاسی از خانم فاطمه(س) ما هم در این زمینه حرف برای گفتن داشته باشم.»
منبع: فارس